توضیحات
مولف: عادل قلی پور
ناشر: انتشارات آرادمان
شابک : ۹۷۸۶۰۰۸۰۹۹۲۵۳
در قسمتهایی از این کتاب می خوانیم:
پا می شوم دست نسترن را می گیرم و می رویم سمت رودخانه. آرام قدم برمی داریم و گوش می کنیم به صدای خرد شدن شاخه های نازک خشک زیر پاهامان. صدای شلیک که در کوه می پیچد، می ایستیم و اول به همدیگر و بعد به آسمان آبی بالای سرمان نگاه می کنیم. نسترن زیر لب می گوید:
– صدای شلیک بود؟
جوابش را نمی دهم. چون نمی دانم این شلیک های پیاپی از چیست و برای چه که یقین دارم نسترن از من خواهد پرسید. کمی می رویم و نسترن می دود روی سنگی می ایستد:
– بنظرت چرا اون سنگ واره ها دهان ندارند؟
با تعجب می پرسم:
– کدوم سنگ واره ها؟!
– همونی که میترا میگه.
– آهان! تا حالا بهشون فکر نکردم.
صدای شلیک دوباره به گوش می رسد و نسترن از روی سنگ می پرد پایین و دستم را می گیرد. بالای رود مردی همراه یک زن و دختری حدوداً ده-دوازده ساله از روی سنگهای داخل آب رد می شوند سمت ما. از لباس رنگارنگ و کیسه ای که بر کول دارند معلوم است از اهالی همینجا هستند. دختر و زن از جلومان رد می شوند بی اینکه سرشان را بلند و نگاهمان کنند. مرد لنگ لنگان نزدیک می شود. پاچه ی چپ شلوارش تا بالای زانو پاره و خونی شده.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.